زبانحال سیدالشهدا علیه السلام در شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام
سخت است وداع پدری با پسر خویش سخت است پسر دل ببرد از پدر خویش بـگـذار زبان در دهـن حـضرت بـابـا تا کـام بـگـیـرد پدرت از ثـمر خویش آرام بـرو راه کـمی پـیـش دو چـشـمـم آرام بـرو از بـغـل هـمـسـفـر خـویـش سخت است که از قامت تو چشم بپوشم من ماندم و بیتابی این چشم تر خویش هر چند که مـمـسوس در ذات خـدائی اما نظری کن پسرم دور و بر خویش رفتی و پدر ماند و دو تا چشم که تار است کُشتی پدرت را پسرم پشت سر خویش با کُـنـدۀ زانـو بـه سـویـت آمــدهام راه بیتو نکنم صاف علی جان کمر خویش بـایـد بـگـذارد پــدر پـیــر تــو اکــبــر با دست خودش بین عبایش جگر خویش دیگر به خـداونـد تـوان نـیست به پایم برخیز و ببر این پدر محتضر خویش |